یادم نرود که…

من تنها هستم اما تنها من نیستم…

بساط کرده ام
و تمام نداشته هایم را حراج گذاشته ام،
بی انصــــــــاف چانه نـــــزن

حسرت هایم به قیمت عمـــــــــرم تمام شده اند!!

بگــذار شــَـب ،
به ستارگانش بنــازد ...
ماهــش ، مــالِ مـن اســت

تا عشق تو آمد در قلبم، تو رفتی ،

تا آمدم بگویم نرو ،رفته بودی ،

تا خواستم فراموشت کنم

خودم را فراموش کردم

. . هنوز هم ، حوالی خواب های . . .

. . . شبانه ام پرسه میزنی . . .

. . . لعنتی . . .

. . . دیر وقت است ، آرام بگـــــــیر . . .

. . . بُگذار یک امشب را آسوده بخوابم . .

روزی اگر مرا یافتی آرام از کنارم بگذر ...




بی آنکه لحظه ای بمانی !




شـــایـــد




در گوشه ای کسی کمک بخواهد !




و هـنـوز


دیـر نـشـده بـاشـد ...

دام را دیده ام…

اما از دانه ها نمیگذرم..

چون هردو بوی دست تورا میدهند…

 روزگار نمک ـ ـ می پاشــد..

زخمی در پهلویـم است..

و مـن به خــود می پیچـــــم..

و همه فــــکر می کنند می رقـــصم...  

شیـرینش بغض میکند
ناخن خوار شده است
دلگـیـر است
دستآنش میلـرزد
اتانول میبلعـد
خیرـه ی خیرس بـ….
.
.
.
بگذریـم…
اسم او دیگــر فرـهـآد نیست
جلآد استــ….

تلخـی کن شیریــنم….